دیوان شعر ایرج میرزا با معنی « قلب مادر » به وبلاگ سرزمین یخی خوش امدید ما برایه شما دقایق خوشی را در این وبلاگ ارزومندیم و از شما چند انتظار داریم. 1_خواهش میکنمی از شما تا نظرات خود را به ثبت برسانید. 2_اگه احساس کردید جای از وبلاک مشکل دارد یا مطالب ان دقیق و خوانا نیست به ما اطلاع بدهید تا به مشکل ان رسیدگی کنیم و خواهش میکنم این خرابی ها را در پیام خوصوصی به مدیر وبلاک اطلاع دهید ...باز هم ممنون از شما که مارا قابل دانستید خوش باشید و روز خوبی را در این وبلاک براتون ارزو مند هستم

¯¨`*•~-.ســرزمیـــــن مجـــازیـــه مـــن.-~*´¨¯

گلچین مطالب زیبادر سرزمین مجازی من

دیوان شعر ایرج میرزا با معنی « قلب مادر »

« قلب مادر »
داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
 
که‌
 کُند مادرِ تو با من‌ جنگ

هر
 کُجا بیندم‌ از دور کُند 
چهره‌ پر چین‌ و جبین‌
 پُر آژنگ

با نگا
هِ غضب‌ آلود زند 
بر د
لِ نازکِ من‌ تیرِ خدنگ

مادر سنگ‌دلت تا زنده‌ست
شهد
 در کامِ من‌ و توست‌ شَرنگ

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ تو را
 
تا نسازی‌ د
لِ او از خون‌ رنگ

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌
 
باید این‌ ساعت‌
 بی‌خوف و درنگ

روی‌ و
 سینۀ تنگش‌ بدری‌ 
دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌
 سینۀ تنگ

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ باز آری‌
 
تا
 بَرد ز آینۀ‌ قلبم‌ زنگ

عا
شقِ بی‌خرد ناهنجار 
نه
، بل‌ آن‌ فاسقِ بی‌عصمت و ننگ

حُرمتِ مادری‌ از یاد ببُرد 
خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ ز
 بنگ

رفت‌
 و مادر را افکند به‌ خاک‌ 
سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ

قصدِ سرمنزلِ معشوق‌ نمود 
د
لِ مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ

از قضا خورد د
مِ در به‌ زمین‌ 
و اندکی‌
 سُوده شد او را آرنگ

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز
 
اوفتاد از کف‌ آن‌
 بی‌فرهنگ

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود 
پی‌
 برداشتن‌ آن‌ آهنگ

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌
 
آید آهسته‌ برون‌
 این‌ آهنگ:

«
آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌ 
آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌
 سنگ»


این قطعه از سروده‌های «ایرح میرزا» را کمتر کسی است که نشنیده یا نخوانده باشد. ولی شاید عده‌ای ندانند پیشینۀ سرودن این قطعه چیست و اصل آن چه بوده و از کجاست؟

زنده‌یاد دکتر محمدجعفر محجوب در کتاب «دیوان کامل ایرج میرزا» در توضیح این شعر می‌نویسد:


این قطعه را ایرج به‌منظور شرکت در مسابقه‌یی که مجلۀ ایرانشهر (چاپ برلین) در شمارۀ چهارم از سال دوم انتشار خود [سال 1302 شمسی] مطرح کرده بود سروده است.

در این مجله قطعه‌ای از زبان آلمانی ترجمه شده و از شاعران ایران خواسته بود که آن را به شعر فارسی در آورند. این قطعه «دل مادر» نام داشت و این است عین ترجمۀ فارسی آن:

«شب مهتاب بود. عاشق و معشوق در کنار جویی نشسته مشغول راز و نیاز بودند. دختر از غرور حُسن مست و جوان از آتش عشق در سوز و گذاز بود. جوان گفت: ای محبوب من، آیا هنوز در صافی محبت و خلوص عشق من شُبهه‌ای داری؟ من که همه چیزِ خود حتی گران‌بهاترین دارایی خویش یعنی قلبِ خود را نثار راه عشق تو کرده‌ام.

دختر جواب داد: دل در راه عشق باختن نخستین قدم است. تو دارای یک گوهر قیمت‌داری هستی که گران‌بهاتر از قلب توست و تنها آن گوهر نشان صدق تو می‌تواند بشود. من آن گوهر را از تو می‌خواهم و آن دل مادر توست. اگر دلِ مادرت را کنده بر من آوری من به صدقِ عشقِ تو یقین حاصل خواهم کرد و خود را پای‌بند مهرِ تو خواهم ساخت.

این حرف در ته روح و قلب جوان دل‌باخته طوفانی برپا کرد؛ ولی قوتِ عشق بر مهرِ مادر غالب آمده از جا برخاست و در آن حالِ جنون رفته قلبِ مادر خود را کنده راه معشوق پیش گرفت. با آن شتاب که راه می‌پیمود ناگاه پایش لغزیده به زمین افتاد؛ دلِ مادر از دستش رها شده روی خاک غلتید و در آن‌حال صدایی از آن دل برخاست که می‌گفت: پسر جان؛ آیا صدمه‌ای برایت رسیده!؟».

در این مسابقه نیز ایرج میرزا از دیگر شاعران بهتر سرود و قطعۀ «قلبِ مادر» وی چندان شهرت یافت که در صفحات گرامافون ضبط شد و جزء شاهکارهای ادبی در آمد و هنوز هم در غالب جشن‌های فرهنگی و تربیتی که در دبیرستان‌ها و دبستان‌ها منعقد می‌شود، یکی از مهیج‌ترین و جالب توجه‌ترین قسمت‌های آن این قطعه است که معمولا به‌صورت «دکلاماسیون» خوانده می‌شود.
 

 

http://www.parand.se/ax/iraj-madar.jpg

دکتر محمدجعفر محجوب در چاپ ششم از دیوان ایرج میرزا، که به سال 1368 در آمریکا توسط شرکت کتاب منتشر می‌شود؛ در مقدمه‌ای که با اضافات و ملحقات بر ای



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 18 ارديبهشت 1393برچسب:,

] [ 16:53 ] [ رضا ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه